onsdag 14. september 2011

خوش آمد به آقای پهلوی، سوالی از ایشان و یک آرزو برای آینده ایران



قبل از هر چیز امیدوارم طرفداران شما در بالاترین به حق آزادی بیان من احترام بگذارند و با رای‌های منفی‌ باعث سانسور شدن این چند خط نوشته نشوند، چرا که هیچ نکته توهین آمیزی در مطلب وجود ندارد و در کمال احترام سوال و نظرم را با شما در میان گذاشته‌ام.

 چند روزی است که خبر فعالتر شدن شما را در فضای مجازی، با ایجاد وبلاگ شخصی‌ و فعالیت در سایت بالاترین شنیده ام. گفته اید که علاقمند هستید تا هر چه بیشتر با هموطنان خود در ارتباط باشید. ضمن استقبال از این تلاش و خوش آمدگویی به شما، سوالی که ضمن مطالعه یکی‌ از مصاحبه‌های شما برایم پیش آمده را خدمتتان مطرح می‌کنم: شما در پاسخ به سوالی در مورد دیکتاتور بودن پدرتان فرمودید اگر خمینی و صدام را دیکتاتور بدانیم، پدر من را دیگر نمی‌توان دیکتاتور دانست.
آیا همچنان بر این نظر خود هستید و صرفاً چون پدر شما بسیار کمتر از خمینی و صدام جنایت کرد، پدرتان را دیکتاتور نمیدانید؟ اگر چنین است آیا نزدیکان اریش هونکر، دیکتاتور آلمان شرقی‌ سابق هم میتوانند بگویند "وقتی‌ هیتلر را دیکتاتور بدانیم، هونکر را دیگر نمی‌توان دیکتاتور دانست"؟ چرا که اریش هونکر و اشتاسی او هم بسیار کمتر از آدلف هیتلر و گشتاپو یش جنایت کردند. یا چرا راه دور برویم، آیا مجتبی‌ خامنه‌ای هم میتواند روزی ادعا کند که "اگر خمینی را دیکتاتور بدانیم، دیگر پدر من را نمی‌توان دیکتاتور نامید"؟ چرا که پدر او "فقط" چند صد نفر را کشته است و نسبت به هزاران نفری که با دستور خمینی اعدام شدند، "بسیار کمتر" جنایت کرده است.

آقای پهلوی مگر غیر از این است که کسی‌ که حکومت خود را با زور ارتش و نیروهای امنیتی و سرکوب و زندان و شکنجه و اعدام بر ملتش تحمیل می‌کند، یک دیکتاتور است، جدا از اینکه صد نفر را کشته باشد یا صد هزار نفر را؟ غیر از این است که حکومتی که بر یک ملت تحمیل شود، حتا اگر یک نفر را هم اعدام نکند، باز هم بنا به تعریف رایج سیاسی، آن حکومت و سردمدارانش دیکتاتور نامیده میشوند؟ که البته همانطور که میدانیم، پدر شما بسیار بیشتر از یک نفر را اعدام کرد، که معروفترین‌شان دکتر فاطمی و خسرو گلسرخی بودند.

در پایان اگر این پست کوتاه یک کاربر ساده بالاترین را دیدید، خوشحال میشوم پاسخ شما را بدانم. ولی‌ در هر صورت، آرزو می‌کنم در فردای برکناری حکومت دیکتاتوری حاکم بر کشورمان، یک بار برای همیشه یک دموکراسی بی‌ چون و چرا را بتوانیم برای ملت ایران و نسلهای آینده به ارمغان بیاوریم، و همه شهروندان و گروه‌های سیاسی دمکرات، از مشروطه خواه گرفته تا جمهوری خواه، و از لیبرال تا ایدئولوژی گرا، آزادانه بتوانند انتخاب کنند و انتخاب شوند و بسته به لیاقت، توانایی‌‌های شخصی‌ و مقبولیت مردمی به مقام و منصب و مسئولیت برسند، نه بر اساس ریشه خانوادگی، قومی یا عقیدتی‌. به امّید آن روز زودرس. پاینده باد ملت ایران
.

Ingen kommentarer:

Legg inn en kommentar

Merk: Bare medlemmer av denne bloggen kan legge inn en kommentar.