سالهای طولانیست که اکثریت بزرگی از مردم ایران از " جمهوری اسلامی " بیزارند. این واقعیتی است که حتا خود حکومت هم به آن واقف بوده است و به همین دلیل هم با استفاده موثر از شورای نگهبان، نیروهای امنیتی و دادگاه انقلاب و روحانیت و چندین و چند ارگان کوچک و بزرگ " حراستی " دیگر، تلاش بر حذف منتقدین و مخالفین، و ایجاد رعب و وحشت در دل فعالین سیاسی و مردم عادی داشته است. که البته این شیوه سالها حکومت را از خطر تغییر یا سرنگونی حفظ کرد، چرا که هر گونه مخالفت و حتا تلاش برای اصلاح و اصلاحات سیاسی را سرکوب و شخصیتهای سیاسی داخل کشور، مانند داریوش و پروانه فروهر، آیتالله منتظری، میر حسین موسوی و مهدی کروبی را که پتانسیل قرار گرفتن در نقش رهبری یک جنبش اعتراضی فراگیر علیه حکومت را داشتند را، یا به قتل رساند و یا حصر و زندان کرد. چرا که میدانست نارضایتی از حکومت بین اقشار مختلف مردم بسیار گسترده است و آنان به دنبال فرد یا گروهی هستند تا اعتراضات خود را به خیابانها و کارخانهها و پادگانها و ادارات بکشانند. این پتانسیل اعتراضی پس از اعتراضات گسترده ۸۸ و سرکوب و جنایات وحشیانه ماموران " ولی فقیه " بیشتر از پیش شده است، و در انتظار موقعیتی مناسب برای آزاد شدن و به میدان آمدن است. اکنون به نظر میرسد که دو راه برای استفاده از این پتانسیل برای ایجاد تغییرات سیاسی در ایران، توسط فعالین و شخصیتهای سیاسی وجود دارد: ۱- رهبران در حصر جنبش سبز یا نمایندگان و نزدیکان آنان فراخوان نهایی و اولتیماتومی با خواستهای مشخص از حکومت صادر کنند و در صورت عدم تمکین حکومت، از همه اقشار مردم، نظامی و غیر نظامی و روحانی و کارگری و دانشگاهی و ... بخواهند به خیابانها بیایند و تا تمکین حکومت به خواستههای رهبران سبز خیابانها را خالی نکنند. این نکته بسیار تعیین کنندهای است که مردم تصور نکنند این فقط یک اعتراض یک روزه است، بلکه هر روز ادامه خواهد یافت تا رسیدن به نیجته. چرا که به ویژه نیروهای نظامی و انتظامی و دانشگاهیان و کارگران و کارمندان دولتی، فقط به خاطر یک تظاهرات یک روزه و بی نتیجه، حاضر به ریسک شغل و امنیت خود و خانوادهشان نخواهند بود. ۲- در صورتی که رهبران جنبش سبز و نمایندگان آنان به هر دلیلی امکان صدور این فراخوان را پیدا نکردند، فعالین سیاسی داخل کشور دوباره تلاش کنند در پروسههای سیاسی جاری در کشور تا حد امکان شرکت و تاثیر گذاری کنند. در غیر این صورت تنها راهی که باقی میماند نشستن و انتظار به وقوع پیوستن معجزهای برای خلاصی از دیکتاتوری فاجعه بار حاکم و سیاستهای ایران و ایرانی سوز سید علی خامنهای و فرماندهان سپاه
خواهد بود
!
خواهد بود
!
Ingen kommentarer:
Legg inn en kommentar
Merk: Bare medlemmer av denne bloggen kan legge inn en kommentar.