lørdag 29. september 2012
نوکر مادام العمر !
منبع
زمانی نوکر خمینی بود، بعد نوکر صدام شد، الان هم از خوشحالی در پوست خودش نمیگنجه، چون آمریکا از لیست تروریستها درش آورده و میتونه نوکری آمریکا رو بکنه. بعضیها انگار اگه بدون ارباب بمونن دق میکنن
!
زمانی نوکر خمینی بود، بعد نوکر صدام شد، الان هم از خوشحالی در پوست خودش نمیگنجه، چون آمریکا از لیست تروریستها درش آورده و میتونه نوکری آمریکا رو بکنه. بعضیها انگار اگه بدون ارباب بمونن دق میکنن
!
fredag 28. september 2012
فعالیت سیاسی به شیوه بسیجیان خامنهای و فعالیت سیاسی به شیوه مجاهدین رجوی !
[۱]
[۲]
فعالیت سیاسی به شیوه مجاهدین رجوی [۱] فعالیت سیاسی به شیوه بسیجیان خامنهای [۲]
onsdag 26. september 2012
جناب آیتالله ! دیگر حق نداری اگر کسی به محمد و اسلام توهین کرد شکایت کنی !
جناب آیتالله وحید خراسانی ! اگر توهین و بی احترامی به دین و اعتقادات
انسانها بد است، پس شما هم حق نداری به دین و اعتقادات دیگران بی احترامی
کنی. [۱] اینکه فردی که خود را مسیحی مینامد، در گوشهای از دنیا مرتکب
توهینی به دین شما شد، توهین متقابل شما به مسیحیت فقط میشود خطا اندر خطا !
مگر شما همانند ما دبستان نرفته اید؟ پس باید یادت باشد: " ادب از که
آموختی ؟ از بی ادبان "
!
جناب وزیر به اصطلاح ارشاد !
حکومتی که با ظلم و جنایت و خیانت بر علیه ملت ایران خون هزاران هزار جانباخته جنگ را پایمال کرده است، حال وزیر ارشادش خواستار توقیف روزنامهای به خاطر یک کاریکاتور شده است ! جناب وزیر به اصطلاح ارشاد ! اگر خون جانباختگان جنگ برای تو و دولت و حکومتی که تحت امرش هستی ذرهای ارزش داشت، در برابر این همه خیانتی که حکومت سید علی و دولت دست نشانده اش به خون این عزیزان کرده اند و به خاطر چند صباحی زندگی در قدرت و ثروت، فداکارترین و وطنپرستترین ایرانیان، مانند رهبران جنبش سبز و رزمندگانی مانند مصطفی تاجزاده و ابوالفضل قدیانی و عیسی سحرخیز و دیگر عزیزان را به حبس و زندان و زنجیر کشیده اند، سکوت نمیکردی
!
tirsdag 25. september 2012
سید علی کجایی که رئیس دولتت نمایندگان مجلست رو رسما قهوهای کرد !
سید علی، واقعا این حکومتت نوبره ! دیگه حتا برای حفظ ظاهر هم که شده
گماشتگانت هیچی رو رعایت نمیکنن ! رئیس دولتت علنا و در روز روشن به
نمایندگان مجلس فرمایشیت میگه " گ. خوردن " ! [۱] سید علی این یعنی خبر بسیار
بدتری برای تو و حکومتت در راه هست: حکومتی که رئیس دولتش علنا به
نمایندگان مجلسش بگه " گ.بخورین " یعنی به خطّ آخر رسیده و چیزی به
سرنگونیش نمونده
!
!
mandag 24. september 2012
lørdag 22. september 2012
مقاومت و پیروزی به سبک مجاهدین !
دهه ۵۰: " با ترور مستشاران آمریکایی، به زودی امریکاییان ایران را ترک خواهند کرد و ما حکومت شاه را سرنگون خواهیم کرد "
دهه ۶۰: " با حمایت صدام حسین کبیر تا چند ماه دیگه رژیم را سرنگون میکنیم "!
دهه ۹۰: " پایگاه اشرف را تخلیه کردیم، به زودی از عراق میرویم، اما آمریکا مارو که زمانی مستشارانش رو در ایران ترور میکردیم بخشید و به زودی از لیست تروریستها خارج میکنه. هورا، مریم مهرتابان میبریمت واشینگتن "
!
دهه ۶۰: " با حمایت صدام حسین کبیر تا چند ماه دیگه رژیم را سرنگون میکنیم "!
دهه ۹۰: " پایگاه اشرف را تخلیه کردیم، به زودی از عراق میرویم، اما آمریکا مارو که زمانی مستشارانش رو در ایران ترور میکردیم بخشید و به زودی از لیست تروریستها خارج میکنه. هورا، مریم مهرتابان میبریمت واشینگتن "
!
پاسداران تروریست خامنهای و مجاهدین تروریست رجوی
در اخبار آمده است که احتمال دارد مجاهدین خلق در آینده نزدیک از لیست گروههای تروریستی دولت آمریکا خارج شوند.
[۱]
این در حالیست که این سازمان سالهاست در کنار گروههای بدنام دیگری از کشورهای مختلف در این لیست قرار دارد و هر ساله با صرف بودجههای فراوان و خریدن این و آن سیاستمدار و شخصیت برای خروج از این لیست تلاش کرده است. [۲] اما چرا خارج شدن از این لیست برای مجاهدین مهم است؟ دلیل آن چندان پوشیده نیست: مجاهدین به دلیل بودن در این لیست، حق فعالیت رسمی در آمریکا را ندارد و در نتیجه مجبور است برای هر فعالیتی با طرفندهای مختلف این لیست را دور بزند، چرا که در غیر این صورت شرکتها و شخصیتهایی که با این سازمان مرتبط باشند، ممکن است بر اساس قوانین آمریکا تحت پیگرد قرار گیرند. این مساله تا حدی جدی و مشکل ساز است که حتا حامیان این سازمان از جمله حسن داعی [۳] نیز علنا حاضر نیستند حمایت خود را از مجاهدین اعلام کنند. در هر صورت امیدوارم نام این سازمان همچنان در کنار نام سپاه پاسداران در لیست تروریستها باقی بماند، چرا که هر دو گروه برای ملت ایران و کشورهای دیگر خطرناکند، تنها تفاوت این دو گروه این است که یکی در قدرت است و در نتیجه امکانات بیشتری برای انجام ظلم و جنایت در اختیار دارد و دیگری در قدرت نیست و در نتیجه مجبور است برای حفظ ظاهر هم که شده با عوامفریبی خود را حامی دموکراسی و حقوق بشر و آزادی معرفی کند. غافل از اینکه مردم ایران یک بار گول شعارهای دروغ خمینی را خوردند و به این سادگی دوباره از همان سوراخ نیش نخواهند خورد !
tirsdag 18. september 2012
سال نو عبری بر هموطنان کلیمی خجسته باد
به امّید روزی که در فردای ایران
آزاد در خیابانها و پارکها شاهد جشن و پایکوبی روش هشانا شما عزیزان باشیم
mandag 17. september 2012
جناب به اصطلاح روحانی ! مزه ش چطور بود؟
جناب به اصطلاح روحانی ! سالهاست مزدوران سید علی هزاران خشونت وحشیانه علیه مردم بی دفاع ایران انجام داده اند، [۱] چه در خیابانها و چه در زندانها ! کتکی که جنابعالی نوش جان کردی [۲] در مقایسه با آن جنایات نوازشی بیش نبود ! این نوازش آیا تو را لحظهای به یاد هزاران هموطن بی دفاعی که قربانی خشونت مزدوران " ولی فقیه " انداخت؟ یا سنگ خوب است، ولی برای پای همسایه ؟
søndag 16. september 2012
lørdag 15. september 2012
حق تعیین سرنوشت وجب به وجب این خاک بر عهده کل ملت ایران است و نه بر عهده یه شهر یا استان و منطقه !
مردم ایران در طول تاریخ ، از فارس و ترک و کرد و بلوچ گرفته، تا عرب و گیلک و لٔر و ترکمن برای دفاع از وجب به وجب ایران زمین در کنار هم فداکاری کرده اند. حق تعیین سرنوشت وجب به وجب این خاک نیز بر عهده کل ملت ایران است و نه بر عهده یه شهر یا استان و منطقه
!
!
tirsdag 11. september 2012
اگر حکومت به برگزاری انتخابات واقعا آزاد تن در دهد...
هاشمی رفسنجانی اعلام کرده است که " برگزاری انتخابات آزاد، شفاف و منطبق بر قانون اساسی میتواند بخش بزرگی از مشکلات کشور را حل گرداند". [۱] البته ایشان تاکید کرده است که " بر اساس قانون اساسی "، که همه میدانیم " نظارت استصوابی " شورای نگهبان خامنهای یکی از اصول همین قانون اساسی است. نظارتی که در واقع به معنای " عشقی " بودن این نظارت است و هر گونه که این گماشتگان " ولی فقیه " " ثواب " بدانند کاندیدها را حذف میکنند، صندوقها را باطل میکنند و در واقع نتایج انتخابات را از پیش تعیین میکنند ! همانگونه که بارها در به اصطلاح " انتخابات " گذشته شاهد بوده ایم و بارها فریاد مردم و شخصیتهای سیاسی از جمله موسوی، کروبی، تاجزاده و دیگران را در آورده است. اما شاید جا داشته باشد که در مورد این احتمال هم فکر کنیم: اگر حکومت به دلیل فشارهای مردمی، تحریمهای شدید خارجی، تشدید وخامت روز به روز وضعیت اقتصادی کشور و اختلافات روز افزون درون حکومتی، تصمیم به عقبنشینی و تن دادن به آزادی زندانیان سیاسی، آزادی تجمعات و مطبوعات و برگزاری انتخابات آزاد و بدون تقلب و " نظارت استصوابی " داد، چه واکنشی باید انجام داد؟ آیا باید از این فرصت استفاده کرد و با شرکت در انتخابات دیکتاتوری حاکم را گام به گام تا اجرای کامل دموکراسی به عقب راند، یا همانند سال ۵۷ بر انقلاب و سرنگونی حکومتی که در موضع ضعف قرار گرفته است اصرار کرد؟
lørdag 8. september 2012
چگونه میتوان اعتبار و ارزش شناسههای بالاترین را بالا برد؟
بارها شاهد
بوده ایم که شناسههایی که به دلیل نقض شدید قوانین سایت توسط مدیران بسته
میشوند، صاحبان آنان بلافاصله با تهیه دعوت نامهها و شناسههای جدید،
دوباره و سه باره و چند باره، شروع به فعالیت میکنند و معمولان بدون ترس
از بسته شدن شناسههای جدید، به نقض قوانین سایت ادامه میدهند، چرا که
میدانند در صورت بسته شدن، دوباره دعوتنامه تهیه میکنند و روز از نو و
روزی از نو ! شاید این پیشنهاد کوتاه بتواند کارساز باشد: شناسههای جدید
در دو هفته اول آغاز فعالیت، امکان ارسال لینک یا نظر را نداشته باشند. فقط
امکان رای مثبت دادن داشته باشند. این باعث خواهد شد که این طیف از
کاربران (
و همینطور دیگر کاربران
) بیشتر قدر شناسههای خود را بدانند و در عملکرد خود بیشتر دقت
کنند
.
lørdag 1. september 2012
لینکها و مطالب کاملا قانونی، همچنان زیر سایه چماق فیلتر و سانسور !
بیش
از یک سال از " دلبخواهی " شدن رای منفی و فیلتر و سانسور کردن لینکهای
بالاترین میگذرد. بیش از ۳۰۰ لینک و مطلب کاملا قانونی فقط در چند ماه
اخیر مورد " منفی باران " قرار گرفته اند و متاسفانه بسیاری از آنان پشت
فیلتر بالاترین برده شده و در نتیجه از دید بسیاری از مخاطبان پنهان شده
اند. با وجود تمام اعتراضاتی که انجام گرفته است، این روند همچنان ادامه دارد و
لیست لینکهای مورد حمله هر روز طولانیتر میشود. [۱] نباید فراموش کرد که
لینکها و مطالب ارسال شده در بالاترین، نتیجه زحمات فراوان کاربران سایت
است و نباید به این سادگی سانسور و فیلتر شوند، این از عدالت و آزادگی و
دموکراسی خارج است ! پرسشی که از مدیریت بالاترین و همچنین از کاربران گرامی که با
منفیهای خود فیلتر بالاترین را فعال میکنند این است: آیا این است معنی
آزادی بیان و دموکراسی که سالهاست بالاترین فریاد آن را میزند؟ در فردای
نبودی دیکتاتوری حاکم بر کشورمان، آیا دموکراسی که قرار است برا ملت ستم
دیده ایران به ارمغان آورده شود از همین نوع " بالاترینی " آن خواهد بود؟
هر طیفی که هماهنگ تر و " مقتدرانه تر " عمل کرد، حق فیلتر و سانسور کردن
منتقدین و مخالفین خود را خواهد داشت؟
اگر آزادی بیان فقط حق طیف مقتدر جامعه باید باشد، پس چه دلیلی برای
مبارزه با این سیستم فعلی وجود دارد؟ مگر غیر از این است که یکی از
بزرگترین انتقادات آزادیخواهان به این حکومت، زیر پا گذاشته شدن آزادی بیان
و دموکراسی است؟
Abonner på:
Innlegg (Atom)