søndag 27. januar 2013
جعل و دروغی دیگر در روز روشن !
حامیان رضا پهلوی برای حمایت از شورای به اصطلاح " ملی " شاهزاده خود، موضوع داغی در بالاترین ایجاد کردند. در این موضوع به دروغ ادعا کرده اند که " همه احزاب سیاسی در این شورا مشارکت دارند " ! این در حالیست که حتا همان چند تشکل سیاسی نه چندان سرشناس هم که در ابتدا از این حرکت حمایت کرده بودند نیز، در بیانیهای کنار گیری خود را اعلام کردند ! [1] چه برسد به " مشارکت همه احزاب اپوزیسیون " ! حامیان گرامی رضا پهلوی، دروغ نگویید ، آن هم در روز روشن !
torsdag 24. januar 2013
آیا دیکتاتور پرستان میتوانند جزوی از جنبش سبز باشند؟
پس از آنکه اردشیر امیر ارجمند اعلام کرد جنبش سبز با مجاهدین و سلطنت طلبان مرزبندی دارد، [۱] عدّهٔای حملات شدیدی به وی انجام دادند. با این استدلال که " جنبش سبز تکثر گرا " است. البته که جنبش سبز تکثر گراست، ولی این تکثر گرایی به این معنی نمیتواند باشد که دیکتاتور پرستان نیز جزو این جنبش باشند. کسانی که بارها شاهد بوده و هستیم که از جنایتها و خیانتهای شاه و رجوی علیه ملت ایران دفاع کرده و میکنند. آری، دیکتاتور پرستان نمیتوانند جزوی از جنبش سبز باشند، چرا که جنبش سبز از دیکتاتوری بیزار است.
søndag 20. januar 2013
اگر حمله رسانههای حکومتی به رضا پهلوی، نشانه مطرح بودن ایشان است، پس مجاهدین باید مطرح ترین باشند !
پس از پخش گزارشی در تلویزیون خامنهای و حمله به رضا پهلوی [۱] برخی حامیان ایشان هیاهو و جنجال به پا کرده اند که این حمله نشانگر وحشت حکومت از رضا پهلوی و تشکیل شورای نه چندان ملی (دلایل ملی نبودن این شورا و انتقادات وارده را در اینجا بخوانید) بوده است. باید خدمت این هموطنان عرض کرد که کمتر شخص یا گروه ایرانی به اندازه رجوی و مجاهدین در طول تاریخ این حکومت مورد حمله و انواع اتهام قرار گرفته است. پس با این منطق، باید گفت که این گروه بسیار مهم و بزرگ و تاثیر گذار است؟ خیر، کمتر کسی است که از منزوی بودن این طیف میان مردم ایران بی خبر باشد. با این توضیح، این گونه حملات رسانههای حکومت را فقط میشود از زاوی از یک زاویه دید. و آن هم تلاش حکومت برای ایجاد جنجال خبری و انحراف افکار عمومی از فجایع سیاسی و اقتصادی و همچنین فعالیتها و اعتراضات فعالین داخل کشور. چرا که حکومت به خوبی میداند، بزرگترین تهدید علیه حکومت خامنهای، از درون کشور است و بس، از جمله: اختلافات شدید درون حکومتی، اقتصاد رو به ورشکسگی، ایستادگی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی و حامیان این عزیزان . مسائلی که به صورت سیستماتیک در رسانههای حکومتی و به ویژه در صدا و سیما سانسور میشوند و حتا بردن نام موسوی و کروبی را در رسانهها ممنوع میکنند ! [۲] حامیان گرامی آقای پهلوی، مردم ایران چه در سال ۳۱ [۳] چه در سال ۵۷ [۴] و چه در سالهای اخیر [۵][۶] نشان دادند که علاقه خاصی به خاندان پهلوی ندارند. البته حق شماست که از هر کس دوست دارید حمایت کنید، اما او را بزرگتر و مهمتر از چیزی که هست جلوه ندهید.
torsdag 17. januar 2013
آقای پهلوی، اولین قدم ایجاد یک تشکل واقعا ملی، پاسخگو بودن، شفافیت و اعتماد سازی است !
رضا پهلوی در اظهاراتی که در پی سفری به اروپا و دیدار با برخی رسانههای خبری و شخصیتهای سیاسی ابراز داشت، بارها از " شورای ملی " سخن به میان آورد. [۱] شورایی که حتا بخش بزرگی از حامیان اولیه آن نیز پس از مدت کوتاهی نسبت به روند تشکیل آن شدیدا اعتراض و ضمن اعلام کنارهگیری تاکید کرده اند: " شوربختانه با وجود بردباری و تلاش های فراوان در طی ماه ها و بويژه هفته های اخیر جهت رفع اشکالات ساختاری و اساسی در پروسه های غیر شفاف و روند غیر دمکراتیک حاکم بر کمیته موقت هماهنگی، همچنان معضلات و ابهامات جدی وغيرقابل حل باقی مانده است که مایه نگرانی بسيار برای تشکیل یک بدیل راستین، دمکراتیک، شفاف و فراگیر می باشد. " [۲]
سوال اینجاست که چرا آقای پهلوی به جای شفاف سازی و پاسخگویی به ابهامات وارده، همچنان بر طبل خود میکوبد و با وعده ها و شعارهای تو خالی، مخاطبان خود را بازیچه قرار میدهد؟ چرا توضیح نمیدهد چرا حتا بخشی از حامیان وی، حمایت خود را از این شورا پس گرفته اند؟ آیا غیر از این است که شما فقط به دنبال ایجاد تشکلی تو خالی و ظاهری هستید تا با به عهده گرفتن " سخنگویی " آن، خود را در مجامع بین المللی به عنوان نماینده مردم ایران معرفی کنید و برای خود مشروعیت سیاسی دست و پا کنید؟ آقای پهلوی، ابهامات این شورا را پاسخ دهید، با حلوا حلوا گفتن، دهان کسی شیرین نمیشود ! اولین قدم ایجاد یک تشکل واقعا ملی، پاسخگو بودن، شفافیت و اعتماد سازی است !
mandag 14. januar 2013
خامنهای نیز به زودی در اوج ناباوری میرود، همانگونه که شاه در اوج ناباوری رفت !
۳۴ سال پیش در چنین روزی و در اوج ناباوری، شاه دیکتاتور رفت. تنها چند ماه قبل از آن کمتر کسی تصور میکرد محمد رضا شاه که یک ربع قرن در کمال اقتدار و یکه تازی بر کشور حکم راند، به آن زودیها به زیر کشیده شود. امروز نیز کمتر کسی شاید تصور کند که دیکتاتور فعلی حاکم بر کشورمان به این زودیها از اریکه قدرت به زیر کشیده شود. اما او نیز به زودی خواهد رفت، در اوج ناباوری ! آن زمان شاه بسیار دیر به هشدار های آزادی خواهانی همانند دکتر بختیار گوش فرا داد و کشور به هرج و مرج و فاجعه کشیده شد. آیا خامنهای از تجربه شاه درس میگیرد و به موقع به هشدارهای هموطنان آزادهای همچون مهندس موسوی گوش فرا خواهد داد؟
onsdag 9. januar 2013
جناب موحدی کرمانی ! مطمئن باش ! این تو و آن حکومت ضد ایرانی خامنهای هستید که به زودی ریشه کن خواهید شد !
موحدی کرمانی در سخنانی گنده تر از دهانش گفته است مراسم چهارشنبه سوری باید ریشه کن شود ! خدمت این آخوند مزدور باید عرض کرد: ملت ایران، حتا اکثریت بزرگی از هموطنان مسلمان به مراسم باستانی چهارشنبه سوری و جشنهای فرهنگی ایرانزمین عشق میورزند ! هر سال نیز با تمام محدودیتها و وحشیگریهایی که مزدوران حکومت خامنهای انجام میدهند، با شور و شوق کم سابقهای این جشن ها را برگزار میکنند ! این را مطمئن باش: این تو و آن حکومت ضد ایرانی خامنهای هستید که به زودی ریشه کن خواهید شد ! ایران، ایرانی و فرهنگ چند هزار ساله زیبای ایرانی است که تا به ابد پا بر جا خواهد ماند !
søndag 6. januar 2013
سپاس از بالاترین، تبریک به کاربران آزاده و یک توضیح
مدتی پیش بالاترین با آزاد کردن رای منفی، متاسفانه امکانی ایجاد کرد تا برخی کاربران با " منفی باران " کردن مطالبی که با آنان مخالف بودند، آن لینکها را با رساندن درصد منفی به ۳۰% به پشت فیلتر بالاترین منتقل و از دیده شدن آنان توسط کاربران و بازدید کنندگان این سایت جلوگیری کنند. برخی از کاربران نیز، از جمله نگارنده، در اعتراض به این سانسور، مدت کوتاهی با منفی اعتراضی به " سانسور چیان " اعتراض خود را نشان دادیم تا شاید آنان با " مزه کردن داروی خود " دست از این روش بردارند. ولی از جایی که این اقدام موثر نیفتاد، به طور کامل از حق منفی دادن خود صرف نظر کردیم، اما به اعتراض خود به سانسور لینکهای مخالفین به روشهای دیگر ادامه دادیم. اکنون اما مدیریت بالاترین تا آنجا که من آگاهی پیدا کرده ام، درصد منفی را برای فیلتر شدن لینکها تا حدود ۷۰% بالا برده است و این مساله عملا امکان سؤ استفاده از رای منفی برای فیلتر کردن مخالفین را از " سانسور چیان " گرفته است.
اکنون رای منفی بیشتر تبدیل به روشی برای ابراز مخالفت با محتوای لینکها و یا نشان دادن اعتراض به هر دلیلی شده است. با این توضیح و تشکر از مدیریت بالاترین برای ایجاد این تغییر سازنده، من نیز از امروز همانند بسیاری از کاربران دیگر، از حق رای منفی خود برای ابراز اعتراض و مخالفت خود به محتوای مطلب، فرستنده مطلب و یا سایت مرجع لینک استفاده خواهم کرد. اما اگر باز هم ببینم که منفی دادن من باعث رفتن یک لینک قانونی پشت فیلتر میشود، از منفی دادن برای دفاع از آزادی بیان صرف نظر خواهم کرد. به امّید ایرانی آزاد، آباد و سرشار از آزادی و عدالت و آسایش برای همه ایرانیان.
پ.ن : امیدوارم بالاترین هر چه سریعتر بخش پشتیبانی سایت را هم دوباره فعال کند تا کاربران بتوانند مشکلات خود را با مدیریت در میان بگذارند، چرا که در حال حاضر نه این بخش کار میکند، و نه راه موثر دیگری برای انتقال مشکلات به بالاترین وجود دارد...
lørdag 5. januar 2013
دیکتاتور دزدی که خون ایرانیان فرهیخته و آزادی خواه را ریخته است، بزرگ نمیتوان نامید !
بارها شاهد بوده ایم که حامیان خاندان پهلوی از رضا شاه به عنوان " رضا شاه کبیر " یا " رضا شاه بزرگ " یاد کرده اند ! آنان با مطرح کردن برخی اقدامات عمرانی یا اصلاحات سیاسی وی، آنچنان او را بزرگ میکنند که اگر کسی تاریخ را نخوانده باشد تصور میکند رضا شاه فرشتهای بود که از آسمان بر ما نازل شد و لحظه به لحظه زندگی خود را هم صرف خدمت به ایران و ایرانی کرد ! گویی نمیدانند که تقریبا تمام دیکتاتورهای تاریخ در کنار جنایات و دزدیهایی که انجام داده اند، سازندگیها و اقدامات عمرانی را هم برای کشورهایشان انجام داده اند، (آن هم بیشتر برای عوامفریبی و بزرگ جلوه دادن خود) از هیلتر و موسولینی و استالین در اروپا گرفته تا صدام و قذافی در خاور میانه ! با این تفاوت اساسی که رضا شاه با وجود تلاش زیادی که انجام داد، هیچ گاه نتوانست ارتش قوی و بزرگی به وجود بیاورد تا ایران را همانند آلمان و ایتالیا و یا عراق به جنگ و فاجعه بکشاند و با اولین تهدید نظامی از کشور فرار کرد !
به این هموطنان توصیه میشود کمی تاریخ بخوانند، یا حد اقلّ روایات کارگزاران و نزدیکان شاهان پهلوی را مطالعه کنند تا اینچنین به بیراهه نروند ! لازم به تذکر است که برخی از این ارجاعات به تاریخ نگاران سرشناس است و برخی به شخصیتهای سیاسی که از معتمدین و یا کارگزاران شاهان پهلوی بودند.
پرویز راجی سفير شاهنشاهي در بريتانيا : "شاه تصور نمیکرد ایرانی بتواند سرنوشت ایران را تعیین بکند، چرا که در ۶ سالگی دیده بود انگلیسیها پدرش را سر کار آوردند، در ۲۱ سالگی انگلیسیها پدرش را برداشتند، و در ۱۹۵۳ انگلیس و آمریکا کودتا راه انداختند و او را از روم برگرداندند ایران " [۱]
دکتر عباس میلانی در مصاحبه با حسین مهری: " متاسفانه این مساله را رضا شاه داشت که از لحاظ مالی نادرستی های بسیار جدی داشت. به گفته ی خود دولت فروغی، که برگزیده و برگمارده رضا شاه بود، وقتی که رضا شاه رفت، ۴۰% کل نقدینگی مملکت در حساب های شخصی خود او بود." [۲]
جزئیات تلاش سردار سپه (رضا شاه) و ترفندهای وی برای حاکمیت استبداد به روایت یحیی دولت آبادی شاعر و از بزرگترین رجال سیاسی عصر مشروطه و دوران پس از آن تا اوایل حکومت رضا شاه. [۳]
" پزشک احمدی " و نمونههایی از جنایات وی به دستور ماموران حکومت رضا شاه. [۴]
دکتر محمد قلی مجد: " در خاطرات پدرم خوانده بودم که پس از سقوط رضا شاه، بعضي از مردم، به ويژه دکتر محمد مصدق، گفته بودند که تمام درآمدهاي نفتي ايران در دوره رضا شاه عملاً به بهانه خريد مهمات و اسلحه به حساب هاي بانکي شخصي شاه در لندن و آمريکا ريخته مي شد. تصميم گرفتم که اين ادعا را نيز مورد بررسي قرار دهم. تنها يک نگاه ساده به اسناد مربوط به نفت و ماليه ايران و ارقامي که در اين اسناد ذکر شده بود کافي بود تا ثابت کند که ادعاي مصدق کاملاً درست بوده است. بله، عملاً تمامي درآمدهاي نفتي ايران در دوره رضا شاه، يعني رقمي در حدود 200 ميليون دلار، به حساب هاي شخصي او انتقال يافته بود. براي اين که عظمت اين رقم را دريابيم بايد توجه کنيم که کل بودجه دولت ايران در سال 1925 ميلادي حدود 20 ميليون دلار بود. " [۵]
در پایان خدمت این هموطنان پهلوی پرست باید گوشزد کرد: ما در تاریخ معاصر ایرانزمین آنقدر هم بی کس و کار نیستیم که دیکتاتورهای بی سوادی همانند رضا شاه را به عنوان قهرمان ملی به خود قالب کنیم، چرا که بزرگ مردانی همچون ستار خان، باقر خان و دکتر مصدق و یارانش را داریم که تا به ابد باعث افتخار هر ایرانی عدالت خواه و وطنپرست خواهند بود.
onsdag 2. januar 2013
این یکی خامنهای، اون یکی هم خامنه ای، اما تفاوت از زمین تا آسمان !
هادی خامنهای در دیدار با خانواده شهید موسوی (خواهر زاده میر حسین)
سید هادی شون در نهایت احترام برای درگذشت پدر رهنورد پیام تسلیت میفرسته، سید علی شون نه تنها هزار ظلم و جنایت در حق خانواده رهنورد و دیگر ایرانیان شریف انجام میده، بلکه حتا به رهنورد اجازه شرکت در مراسم ختم پدرش رو هم نمیده ! این یکی خامنهای، اون یکی هم خامنه ای، اما تفاوت از زمین تا آسمان !
Abonner på:
Innlegg (Atom)