حسن روحانی را حتا اگر جزو کاندیداهای "بد " نیز بدانیم، اما به نظرم بدترین کاندیدا نیست. تجربه سال ۸۴ به ما میآموزد که میان بد، بدتر و بدترین تفاوتهای زیاد وجود دارد. حسن روحانی کاندیدای ایدهآل من نیست، اما برای جلوگیری از انتخاب شدن بدترین کاندیدا، از وی حمایت میکنم. به قول ضیا نبوی و مسعود لدنی: " به باور ما بهترين و معقولانه ترين رفتار انتخاباتي در شرايط موجود، انتخاب كسي است كه بيشترين اميد معقولانه از آن بر مي خيزد و كمترين هزينه ممكن بر آن مترتب است و اين انتخاب از نظر ما چيزي نيست جزء شركت فعال در انتخابات و راي دادن به شخص آقاي حسن روحاني " [۱]
با توجه به درس بزرگی که جنبش سبز در جریان انتخابات ۸۸ به دیکتاتوری حاکم داد، احتمال تقلب در انتخابات را نیز پایین میدانم. اگر هم با این وجود، باز هم حکومت دست به "مهندسی" انتخابات و تقلب زد، دست کم پیش وجدان خود آسوده خواهم بود که تلاش خود را برای جلوگیری از انتخاب شدن "بدترین" کاندیدا تا حدودی انجام دادم.
جدا از این، بر این نکته نیز باید تاکید کنم، که به نظر نگارنده، شرکت در انتخابات و حمایت از روحانی، هیچ تضادی با انجام اقدامات اعتراضی و مدنی علیه حکومت ندارد. یک معترض به حکومت میتواند فردا در انتخابات شرکت کند، و از پس فردا به هر شیوه مدنی که میپسندد به فعالیتها و اقدامات و مخالفتهای خود با دیکتاتوری حاکم بیشتر از گذشته، تا رسیدن به دموکراسی و پیاده شدن حقوق بشر در کشورمان ادامه دهد.
Ingen kommentarer:
Legg inn en kommentar
Merk: Bare medlemmer av denne bloggen kan legge inn en kommentar.