پس از سخنان حسن روحانی مبنی بر اینکه "نمیتوان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد"، امامان جمعه و دیگر گماشتگان حکومتی حملات گستردهای را علیه وی آغاز کرده اند. برخی هم این بحث را مطرح کرده اند که قوانین کشور اسلامی است و همانند هر کشور دیگری، قوانین باید اجرا شوند ! اما نکته مهمی که این افراد از آن غافل میشوند، یا میدانند و خود را به غفلت میزنند این است که هر قانونی قابل دفاع و قابل اجرا نیست. چرا که در بسیاری از کشورهای دیکتاتوری هم بزرگترین ظلمها و جنایات با استناد به قوانین آن کشورها صورت میگیرد.
در نتیجه مشکل اساسی کشور ما نیز قوانین آن است. قوانینی که توسط مجلسی تصویب شده اند که در طول این حکومت یا نمایندگان واقعی مردم امکان ورود به آن را نداشته اند و اگر هم در دورههایی این امکان به صورت نسبی وجود داشته، ارگانهای غیر انتخابی و ضد مردمی مانند شورای نگهبان و یا مقام مادام العمر "ولایت مطلقه فقیه" در روند آن کارشکنی انجام داده اند و از رفرم قوانین و سیستم سیاسی و حقوقی کشور جلوگیری به عمل آورده اند.
بنابراین هر قانونی قابل احترام و اجرا نیست. اگر مدافعان "اجرای بی چون و چرای قوانین" همچنان بر حرف خود اصرار میورزند، کافی است که این قوانین و قانون اساسی این حکومت به رای مردم و نمایندگان واقعی آنان گذشته شود تا روشن شود حق با کی است.
در نتیجه مشکل اساسی کشور ما نیز قوانین آن است. قوانینی که توسط مجلسی تصویب شده اند که در طول این حکومت یا نمایندگان واقعی مردم امکان ورود به آن را نداشته اند و اگر هم در دورههایی این امکان به صورت نسبی وجود داشته، ارگانهای غیر انتخابی و ضد مردمی مانند شورای نگهبان و یا مقام مادام العمر "ولایت مطلقه فقیه" در روند آن کارشکنی انجام داده اند و از رفرم قوانین و سیستم سیاسی و حقوقی کشور جلوگیری به عمل آورده اند.
بنابراین هر قانونی قابل احترام و اجرا نیست. اگر مدافعان "اجرای بی چون و چرای قوانین" همچنان بر حرف خود اصرار میورزند، کافی است که این قوانین و قانون اساسی این حکومت به رای مردم و نمایندگان واقعی آنان گذشته شود تا روشن شود حق با کی است.
Ingen kommentarer:
Legg inn en kommentar
Merk: Bare medlemmer av denne bloggen kan legge inn en kommentar.