پس از حمله کم سابقه "تهران امروز" به علی یونسی در رابطه با جنایات دهه ۶۰ و متهم کردن وی به صدور حکم اعدام برای برخی اعضای حزب توده و سازمان فداییان (اکثریت) [۱] واکنشهای متفاوتی را شاهد بوده ایم. صرف نظر از اینکه خود این روزنامه و دیگر رسانههای وابسته به محافظه کاران هیچ گاه حاضر نبوده اند این قبیل حملات را علیه افراد وابسته به طیف خود، از جمله علی فلاحیان، پورکاظمی، محسنی اژهای، روحالله حسینیان و بسیاری دیگر که دستشان همواره به خون بسیاری از قربانیان حکومت آغشته بوده است، انجام دهند، استاندارد دوگانه دیگری نیز مشاهده میشود. آن هم از سوی طیفهایی که جدا از جناح بندیهای حکومتی، خود را مخالف کل حکومت میدانند. بارها شاهد بوده ایم که این بخش از اپوزیسیون با خائن نامیدن حزب توده و فدائیان اکثریت، زندان و شکنجه و اعدام شدن آنان را، چه قبل و چه بعد از انقلاب، " رسیدن به سزای اعمالشان" نامیده اند. اما اکنون از فرصتی که "تهران امروز" به وجود آورده است، تلاش میکنند کمال استفاده را برای حمله به خاتمی و روحانی انجام دهند. غافل از آنکه، کمتر کسی است که نداند بسیاری از اصلاح طلبان و نزدیکان به آنان، کمابیش در جنایات گذشته، به ویژه در سالهای اول انقلاب شریک بوده اند، ولی با قبول این اصل انسانی که هر کسی میتواند تغییر کند، به این طیف فرصت میدهند و حتا از آنان حمایت میکنند تا بتوانند با عملکرد امروز خود، گذشته را جبران کنند. کما اینکه حزب توده و فدائیان اکثریت نیز بارها همین شیوه را دنبال کرده اند و با تمام جنایاتی که از سوی همه طیفهای حکومت علیهشان انجام شده است، از اصلاح طلبان، صرف نظر از گذشته آنان، با هدف بهبود شرایط مردم ایران حمایت کرده اند. چرا که اگر ملاک قضاوت گذشته افراد و گروهها باشد، کمتر شخص و گروهی باقی خواهد ماند، چه اصلاحطلب و چه برانداز، که هیچ نقطه سیاهی در پرونده نداشته باشد، از جمله خود حزب توده و فدائیان اکثریت.
torsdag 25. juli 2013
جنایات دهه ۶۰،حمله روزنامه وابسته به محافظه کاران به یونسی و استانداردهای دوگانه
پس از حمله کم سابقه "تهران امروز" به علی یونسی در رابطه با جنایات دهه ۶۰ و متهم کردن وی به صدور حکم اعدام برای برخی اعضای حزب توده و سازمان فداییان (اکثریت) [۱] واکنشهای متفاوتی را شاهد بوده ایم. صرف نظر از اینکه خود این روزنامه و دیگر رسانههای وابسته به محافظه کاران هیچ گاه حاضر نبوده اند این قبیل حملات را علیه افراد وابسته به طیف خود، از جمله علی فلاحیان، پورکاظمی، محسنی اژهای، روحالله حسینیان و بسیاری دیگر که دستشان همواره به خون بسیاری از قربانیان حکومت آغشته بوده است، انجام دهند، استاندارد دوگانه دیگری نیز مشاهده میشود. آن هم از سوی طیفهایی که جدا از جناح بندیهای حکومتی، خود را مخالف کل حکومت میدانند. بارها شاهد بوده ایم که این بخش از اپوزیسیون با خائن نامیدن حزب توده و فدائیان اکثریت، زندان و شکنجه و اعدام شدن آنان را، چه قبل و چه بعد از انقلاب، " رسیدن به سزای اعمالشان" نامیده اند. اما اکنون از فرصتی که "تهران امروز" به وجود آورده است، تلاش میکنند کمال استفاده را برای حمله به خاتمی و روحانی انجام دهند. غافل از آنکه، کمتر کسی است که نداند بسیاری از اصلاح طلبان و نزدیکان به آنان، کمابیش در جنایات گذشته، به ویژه در سالهای اول انقلاب شریک بوده اند، ولی با قبول این اصل انسانی که هر کسی میتواند تغییر کند، به این طیف فرصت میدهند و حتا از آنان حمایت میکنند تا بتوانند با عملکرد امروز خود، گذشته را جبران کنند. کما اینکه حزب توده و فدائیان اکثریت نیز بارها همین شیوه را دنبال کرده اند و با تمام جنایاتی که از سوی همه طیفهای حکومت علیهشان انجام شده است، از اصلاح طلبان، صرف نظر از گذشته آنان، با هدف بهبود شرایط مردم ایران حمایت کرده اند. چرا که اگر ملاک قضاوت گذشته افراد و گروهها باشد، کمتر شخص و گروهی باقی خواهد ماند، چه اصلاحطلب و چه برانداز، که هیچ نقطه سیاهی در پرونده نداشته باشد، از جمله خود حزب توده و فدائیان اکثریت.
Abonner på:
Legg inn kommentarer (Atom)
Ingen kommentarer:
Legg inn en kommentar
Merk: Bare medlemmer av denne bloggen kan legge inn en kommentar.