اخباری که از سوریه میرسد حاکی
از خارج شدن کنترل اوضاع از دست حکومت بشار اسد و نزدیک شدن روزانه
این رژیم جنایتکار به فروپاشی و سرنگونی است. سرنوشتی که بارها گریبانگیر
دیکتاتوریهای دیگر شده است. حکومتهایی که صدای مردم خود را یا نشنیدند و
یا بسیار دیر شنیدند. حکومتهایی که به جای گوش دادن به انتقادات و
توصیههای مصلحت اندیشان و تن دادن به اصلاحات سیاسی، سر مست از قدرت
ارتش و نیروهای امنیتی خود، به یکه تازی و زورگویی ادامه دادند تا آنکه صبر
مردم به ستوه آمده به سر آمد و کار آنان را " یکسره " کردند. بشار اسد هم
در سراشیبی راهی افتاده است که پیش از این مبارک، قذافی، بن علی، صدام و
دیگر دیکتاتورها دچار آن شدند. در این میان به نظر، خامنهای نیز در همین
راه قدم گذاشته است، و شاید به همین دلیل هم تمام تلاش و توان خود را تا به
امروز به کار برده، تا حکومت بشار اسد را با هزینه میلیاردها دلار پول
ملت زجر کشیده ایران و فرستادن مزدوران خود مانند قاسم سلیمانی و " لشگر
قدس " به کمک رژیم سوریه، حفظ کند. شاید میدانسته که در صورت سقوط بشار
اسد، نفر بعدی در صف سرنگونی دیکتاتور ها، خود وی میباشد. اکنون با
انتشار اخباری مبنی بر کشته شدن " سردار نام آور ولایت " در دمشق، [۱] ترس بیش
از پیش بر " تن علیل " سید علی قالب شده است. البته حتا اگر بر خلاف اخبار منتشره، سلیمانی زنده باشد، وضعیت حکومت سوریه و ایران وخیمتر از آن است
که وجود جنایتکارانی مانند سلیمانی، دردی از آنان دوا کند. چرا که مشکل
این دو رژیم جنایتکار داشتن یا نداشتن نیروهای آدمکشی مانند قاسم سلیمانی نیست،
چرا که از این قماش فراوان دارند. مشکل آنان همراه نداشتن مردم خود و فوران
کردن خشم ملتهای سوریه و ایران است. خشمی که وقتی به خروش آمد،
بزرگترین ارتشها و مخوفترین پلیسهای امنیتی جهان هم جلودارشان نخواهند
بود. شمارش معکوس سرنگونی حکومت بشار اسد آغاز شده است و فروپاشی حکومت سید
علی نزدیکتر از همیشه است
.
.
Ingen kommentarer:
Legg inn en kommentar
Merk: Bare medlemmer av denne bloggen kan legge inn en kommentar.