شاید جمله بالا از نظر برخی هموطنان عجیب بیاید و این گونه استدلال کنند که " اسلام یکیست، اسلام خامنهای و واحدی نداریم ". اما بدون اینکه مسلمان باشم و یا معلومات اسلامی آنچنانی داشته باشم، واقعیتی را به چشم خود دیدهام که مسلمانان همانند بسیاری دیگر از گروههای دینی و یا اجتماعی طیفی یکدست و موافق باهم نیستند. خمینی و خامنهای را در یک سو داریم که آنچنان با " چماق اسلام " سرکوب و جنایت کرده اند که روی تمامی دیکتاتورهای معاصر ایران را سفید کرده اند، و از سوی دیگر طالقانی و منتظری را داریم که با ارجاع به همین اسلام به ظلم و جنایات حکومت اعتراض و از حقوق ملت ایران بارها دفاع کردند. از یک سو لاجوردی و مرتضوی مسلمان را داریم که کثیفترین جنایات را انجام داده اند و از سوی دیگر تاجزاده و رمضان زاده مسلمان را داریم که به خاطر اعتراض به ظلم و جنایات حکومت در زندان " ولی فقیه " به سر میبرند. از یک سو جنتی و احمدی نژاد مسلمان را داریم که در دروغ گویی و شیّادی زبانزد عالم و آدم شده اند و از سوی دیگر کروبی و موسوی مذهبی را داریم که به خاطر صداقت و شرافتی که در راه حمایت از مردم زجر کشیده ایران به خرج داده اند، در دل میلیونها ایرانی با عقاید و ادیان مختلف جا باز کرده اند و محبوب شده اند. در راستای این مثالها میتوانیم از مجتبی واحدی نیز نام ببریم. فردی که از ابتدای آغاز جنبش سبز ملت ایران در کنار مردم معترض قرار گرفت و با وجود در به در شدن از کشور و هزار تهدید و فشار حکومت خامنهای، ایستاد و مقاومت کرد. اکنون نیز در آخرین نوشته خود [۱] باز هم بر همراهی خود با ملت ایران و ادامه اعتراض و مبارزه با حکومت ظلم و جور و تزویر خامنهای تاکید کرده است. من در مقامی نیستم که قضاوت کنم اسلام کدام یک اینان " اسلام واقعی " است، فقط همانقدر میدانم اگر روزی تصمیم به مسلمان شدن بگیرم، ترجیح میدهم اسلام موسوی، کروبی و واحدی را انتخاب کنم، نه اسلام خامنهای، جنتی و احمدی نژاد را
!
Ingen kommentarer:
Legg inn en kommentar
Merk: Bare medlemmer av denne bloggen kan legge inn en kommentar.